بارانباران، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

من و مامان

تولد 4 سالگيت شادباش عروسكم

تولد 4 سالگي دخترم هم برگزار شد و حسابي خوش گذشت، چهار سال گذشت و به سلامت طي شد، اميدوارم هميشه سلامت و تندرست باشي عزيزدل. كلي با كتايون و آناهيتا بازي كرد و انگشت به كيك زدو حسابي آتيش سوزوند، اما فكر كنم دوست داشت و اميدوارم اينطور باشه ...
8 دی 1395

جاده چالوس

باران خيلي طبيعت رو دوست داره و عاشق جاده چالوسه ، همش ميگه: بابا بريم جاده چالوس خيلي خوبه اونجا. دختري از آب رودخونه و درخت و صداي آب خيلي خوشش مياد، مخصوصا دختر عمش هم باهاش باشه ديگه همه چي واسه شادي كوچولوي من فراهمه   ...
8 دی 1395

پيكنيك با باران و بابا

دختر خوشگل مامان كه حوس دوغ كرده بود و بابا براش دوغ آبعلي خريد و خيلي هم دوست داره... البته مامانش خراب كاري كرد و يك مقداري ريخت داخل ماشين                             مواظب باش نپره تو گلوت دختر گلم ...
8 دی 1395

مامان من 4 سالمه خيلي بزرگ شدم

دخترك كوچك مامان قدش بلند شده ، موهاش بلند شده ، حرف زندنش تغيير كرده ، ميگه من خودم مي تونم ماماني، فداي كلامش بشم. همانطور كه داره روزها ميگذره فاصلش با من و باباش به خاطر استقلال زيادتر ميشه ، ديگه واسه بغل كردندش بايد منتظر اجازه خودش باشيم ، خيلي اوقات هست كه اصلا دوست نداره توي بغل من و باباييش بياد و ميگه : آخه چفدر بغل ميكنيد ميخوام بازي كنم. داره زمان سپري ميشه و چهار سالشم تمام شد، انگار ديروز بود كه صورت صورتي خوشگل كوچولوشو واسه اولين بار ديدم، اميدورم هيچوقت اين لحظات يادم نره ، واسه همينه كه مينويسم كه مبادا فراموش كنم كه چقدر اين دقايق واسم جالب بود. ...
8 دی 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و مامان می باشد